به گزارش روابط عمومی موسسه شهید محراب آیتالله مدنی، جلسه کادر مجموعههای وابسته به موسسه شهید محراب آیت ا... مدنی، یک شنبه مورخ 6 تیرماه 1400 به میزبانی دبيرستان دخترانه دوره دوم علمي با حضور عوامل مجموعه در سالن اجتماعات ولیعصر(عج) برگزار گردید.
در ابتدا سرکار خانم حسینی مدیریت محترم دبيرستان دخترانه دوره دوم علمي، ضمن عرض تبریک به مناسبت میلاد امام رضا(علیه¬السلام) و گرامیداشت هفتم تیرماه سالروز شهادت آیتالله دکتر بهشتی(ره) و یاران ایشان، به بیان نکاتی در خصوص اقدامات و فعالیتهای مدرسه در سال تحصیلی 99-1400 به خصوص فعالیتهایی که در دورانِ بیماری کرونا که به صورت مجازی انجام شده بود و همچنین به ارائه راهکارهایی با توجه به تدریس معلمان در فضای مجازی و توانمندسازی آنان اشاره کردند.
در پایان دکتر حجازی مدیرعامل محترم موسسه به ایراد سخنرانی پرداختند.
ایشان در بخش اول سخنان خود با اشاره به فرا رسید میلاد امام رضا(علیهالسلام) اظهار داشت: امید آن را دارم که به عنایت حضرتش زندگی همه¬ی شما سرشار از توجهات ایشان باشد و مشمول دعاهای ایشان همگی قرار بگیریم و کتاب امسال را با تبرّک با نام امام ¬رضا(علیه¬السلام) باز بکنیم و از حضرتش مدد بجوییم که بتوانیم بچه¬هایی را در تراز انتظاراتی که این بزرگوار از ما دراند در مجموعه¬ها به کار تعلیم و تربیتی این بچه¬ها بپردازیم.
در ادامه آقای حجازی از فعالیتهای صورت گرفته توسط دبيرستان دخترانه دوره دوم علمي تقدیر و ضمن اشاره به فعالیت های مجموعه مدارس موسسه بیان داشت:
قریب به 12 ماه کاری متفاوت در مدارس، کاری بسیار ارزشمند و زیبنده¬ی فخر و مباهات برای همه¬ی همکاران هست و آنچه را که ما شاهد بودیم یک ارادهی جمعی برای یک کار احسنت بود و این تحقق پیدا کرد، البته موانع و مشکلات بود و شاید در برخی قسمت¬ها ناکارآمدی¬هایی هم محسوس بود؛ ولی در مجموع معدل کار قابل تشکر و ارج نهادن هست چه در مدرسه¬ی دخترانه و چه در مدرسه¬ی پسرانه در تمامی سطوح از پیش-دبستانی، دبستان، نوبت اول و نوبت دوم و...، از همه سپاسگزار هستم.
مدیرعامل موسسه شهید مدنی در ادامه به بیان سه محور اصولی که باید در فعالیت¬های سال جدید به آن پرداخته شود اشاره و اظهار داشت:
سه محور مورد تأکید که امسال امیدواریم بحث اجرایی را به صورت جد پیگیری کنیم که عبارتند:
1. بحث ارتقاء سواد
2. باورهای دینی
3. عرق ملّی
متن صحبت های مدیرعامل موسسه :
سه محور مورد تأکید که امسال امیدواریم بحث اجرایی را به صورت جد پیگیری کنیم که عبارتند از:
- بحث ارتقاء سواد: که این موضوع به خوبی در شورای مدیران ارائه گردید و بنده از معاونین آموزشی میخواهم که در حوزههای مرتبط با خودشان این بحث را تبیین بکنند و در مدارس در شوراها راهکارهای اجرایی معین شود و بعداً گزارش عملکرد داده شود و امروز یکی از نیازهای ما در آموزش این هست که معلوم شود از پیش دبستانی تا زمانی که این دانشآموز از زیر مجموعه مؤسسه شهید محراب آی ظتا... مدنی(ره)فارغالتحصیل شود این فرد سواد عمومی که ما انتظار داریم چی هست؟ و چه دانشی باید در نزد این فرد موضوعیت پیدا کرده باشد؟ این نکتهای است که باید به آن پرداخت و قابل رصد کردن هم باشد از جهت مسائل بدیهی مثل خواندن، نوشتن و ... که ما در بحث نوشتار بسیار ضعف داریم مشاهده میکنیم که منظور ما عموم مدارس نیست و ما فقط مدارس تحت پوشش مؤسسه را میگوییم و این باید راهکارهایی داشته باشد اولاً سطح آن مشخص شود، سطح سواد همین مطالب کُتب هست که باید پرداخته شود و یا نه یکسری سوادهای اجتماعی، سواد سیاسی، سواد سبک زندگی و یا هر آنچه که برمیگردد به دانشی که در نزد یک فرد فارغالتحصیل از این مجموعه هست را در آن ببینیم که این دختر خانم و این آقا پسر ثمرهی این مدرسه هست و ما به رتبهی کنکور و قبولی او در آزمون کاری نداریم و واقعاً اینها وظیفهی اصلی مدارس ما نیست وظیفهی ما در چارچوب آموزش و پرورش کاملاً روشن است و ما باید وظیفهی خودمان را در قالب آموزش و پرورش انجام داده باشیم و بتوانیم خدمات دیگری هم انجام بدهیم که این فرد در کنکور هم بتواند نتیجهی خوبی بگیرد که این هم خوب است؛ امّا اگر در این قضیهی اول کم گذاشتیم و در اثر جو اجتماعی که وجود دارد و رفتیم وارد یکسری مقولات شدیم که این مقولات وظیفهی اصلی ما در این مجموعه نبوده و ما برای این باید راهکاری پیدا کنیم که در برخی از مجموعههای ما ارزیابی عمومی این هست که قسم حاشیه بر اصل دارد میچربد و این باید مدیریت شود که باید چندین کار را انجام داد:
- ما باید یک ارزیابی استانداردی از توانایی معلمین داشته باشیم. مثلاً اگر معلمی را در سال 1390 انتخاب کردهایم خوب در 10 سال پیش ایشان معیار ورود به کلاس درس را داشتهاند چه معیاری برای ارزیابی(به معنای صحیح کلمه) این فرد برای ورود به کلاس داریم؛ یعنی شاخصههایی که در این ارزیابی باید ملاحظه شود و بعد ببینیم که این معلم برای ارتقا خود و سطح علمی خود چه اقداماتی انجام داده است نه آن فرم ارزیابی که دادیم دانشآموزان به انجام رساندند آن صلاحیتهای علمی یک مبحث جداگانهای هست و باید مستندات علمی داشته باشد که سالانه باید بررسی شود که این فردی که ما سال بعد میخواهیم دعوت بکنیم بر حسب یک تصور نسبت به سنوات سالهای قبلی نباشد و یکباره به دلیل دیدن افول همکاری را با او قطع کنیم.
- ارتقاء دانش و تجربه در چابکی حوزهی آموزش: یکی از مسائلی که ما ناخواسته و یا به دلیل کمبود نیروی انسانی دچار آن میشویم حوزههای مختلف مانند حوزهی آموزشی صرفاً نگاهمان این است که معاونت آموزشی و معلمین؛ یعنی یک بدنهای که میبایست در کنار معاونت آموزشی همگام او برای خدمت در حوزه آموزش ارتقاء پیدا کند هیچگاه دیده نشد. چه چیزهایی را باید آموزش ببینند؟ چه توانمندیهایی را باید داشته باشند؟ چه کارهایی در این پازلها چیده شده است تا حوزه آموزش بتواند توانا شود؟ آموزش یک فرد نیست و حوزهی آموزش یک جمعی هستند که ممکن هست معلم پرورشی را هم در این جمع ببینیم؛ امّا در بعضی مواقع در بعضی از نقشهایی که در حوزهی آموزشی هست معلم پرورشی هم عضوی از این حوزه حساب میشود، معاون فناوری هم عضوی از این حوزه حساب میشود؛ یعنی باید در ایفای آن نقش خاص دیده بشود که اگر این معاون فناوری در ایفای نقش چابکی لازم را نداشته باشد آموزش خودبهخود کاری از دستش برنمیآید و یا کار ناقص انجام میشود، البته این بحث دیگری است که در جای خودش درهم تنیدگی حوزهها را که بنده تأکید داشتم؛ ولی این به عنوان یک مطلب مدنظر قرار میگیرد که کاری که در مدرسه متکفل حوزه آموزش هستند باید هم ارتقاء دانش داشته باشند و هم تجارب، تجاربی که ممکن است معاونت آموزشی دارد و یا مشاور آموزشی که او به اینها انتقال میدهد که این انتقال تجارب به صورت یک برنامه باید در دستور کار قرار بگیرد.
- تدوین تفاهمنامهی تخصصی بین معلم و مدیر: که با قرارداد متفاوت است ما از معلم به عنوان کسی که در نقطه صف قرار هست تمام انتظارات ما را برآورده بکند یک تفاهمنامه داشته باشیم که شما در طول یک سال این برنامههایی است که جز انتظارات ما هست. معلم بداند بر اساس متن این تفاهمنامه کلاسی که تحویل گرفته است چه فعالیتهایی دارد و چه برنامههایی را باید پیگیری کند و چه موضوعاتی را باید ارائه بدهد.
- ایجاد ظرفیت جدید برای مشاورین و مسئولین پایه: تکالیف و برنامهی جدیدی مطرح شود که آنها بتوانند در تحقق این بحث آموزش نقش بیشتری داشته باشند.
- پایش فصلی از روند انجام امور مربوط به آموزش در هر پایه، هر کلاس و هر دانشآموز: ما باید در هر فصل یک پایش داشته باشیم و بر اساس تفاهمنامهای که تدوین کردیم روند کار من در کلاس چگونه است و الآن فلان دانشآموز به تناسب این مبحث کجا قرار دارد و قابل قبول نیست که ما از دانشآموز به مدت یک ماه بیخبر باشیم شاید این موضوع نادر باشد؛ ولی موضوعیت دارد که چطور اینچنین موضوعی پیش آمده که دانشآموزی تصادف کرده و یا کرونا گرفته و یا اولیای خود را از دست داده است، پس چگونه مشاور و مسئول پایه او را رصد میکنند، پس باید ابزاری را مدارس تعریف کنند که هیچ فردی از مجموعه مدرسه از دید مجموعه به دور نباشد و ما به صورت آنلاین از شرایط دانشآموز مطلع باشیم نه منتظر باشیم که خودشان اطلاع بدهند نه این میشود مجموعههای دیگر.
- باورهای دینی: کل دانشآموزان پسر و دختر ما دوران تکلیف را در مجموعه مدارس ما میگذرانند؛ یعنی سن تکلیفشان در مدارس ما به سرانجام میرسد و متناسب با این موضوع ما باید یک برنامهای را به عنوان یک هدف قرار بدهیم که واقعاً این فرد مکلّف احساس وظیفهمندی نسبت به احکام دینی در او بوجود بیاید. یکی از مدیران اشاره میکردند که ما دانشآموز داریم که از مدرسهی قبلی خودمان برای مصاحبه آمده سؤال کردیم که آخرین باری که نماز خواندید کی بوده؟ و برای پاسخ به والدین نگاه کرده و از آنها جواب را خواسته است و این مهم است و برمیگردد به آن چیزی که ما ممکن است به صد کار فرهنگی، تربیتی بپردازیم و وظیفهی اصلی ما که آشنا کردن او به مسائل شرع و احکام دین است را نکرده باشیم، حتی اگر کلی کارهای متنوع هم انجام داده باشیم، بدانیم که اصل چیست؟ همانطور که در حوزه آموزش میدانیم که اصل چیست در حوزه فرهنگی هم بدانیم اصل آشنا کردن دانشآموز با مسائل و احکام دین است. در این موضوع خلاصه کنم:
- توجه و اهمیت دادن به نقش پدران و مادران
- تولید و ارائه برنامههای مسئله محور: ما باید بچهها را با سؤالات مأنوس کنیم و به دنبال پاسخ سؤال بودن را به عنوان موضوع مدرسه قرار بدهیم نه خودمان کاری بکنیم که صفر تا صد کار تو برنامه باشد و فقط تماشاگر برنامه ما باشد این اثر فرهنگی نمیگذارد و برنامه باید مسئله محور باشد و ذهن بچه را درگیر کند و با کمک خودش پاسخ به دست بیاید.
- تدبیر کلینیک ویژه در زمانبندیهای چهل روزه برای افراد خاص: ما در حوزهی فرهنگی توجه نکردیم برخی کارها باید کلینیکی انجام شود، مثل یک حوزه درمان؛ یعنی وقتی میبینید یک دانشآموز درگیرهایش او را از خیلی باورها دور میکند، با او نمیشود مثل بقیهی بچههایی که با کارهای عادی برنامه میچینیم برخورد کرد، بلکه باید برای این دانشآموز برنامههایی بهطور ویژه داشته باشیم و بر اساس آنچه که مشاورین و روانشناسان میگویند، البته با توجه به مطالبی که در احکام دینی هم آمده شده برنامههایی را اندیشید. بنده بر اساس برخی احادیث این دوره چهل روزه را پیشنهاد کردم.
- آخرین نکته در این مسئله تغییر سبکهای پر هزینه و غیر کارآمد: برخی مواقع بنده مشاهده کردم برخی از برنامهها واقعاً آن ظاهر پر طمطراقی که دارد با ماهیت فرهنگی فاصله قابلتوجه دارد؛ یعنی بهظاهر کار خوش آب و رنگی انجام شده؛ ولی وقتی انسان به عمق کار توجه میکند متوجه میشود که وقتیکه برای ظاهر این کار گذاشته شده برای عمق این برنامه گذاشته نشده است. منظور من بیارزش کردن هیچیک از برنامههایی که اجرا شدهاند نیست؛ ولی فرصتی را که بهظاهر این کار میگذارید برای محتوا به مراتب فرصت بیشتری را بگذارید.
- عرق ملّی: ما در بحث عرق ملّی در دانشآموز باید برنامه 13 ساله داشته باشیم.
- ارزشگذاری به قانون: به دانشآموز بتوانیم این موضوع را به شکل مناسب بیاموزیم.
- قداست پرچم: قداست پرچم مهم است و باید به دانشآموز این موضوع را آموزش داد.
- حقوق فیمابین با افراد جامعه: بچهها باید بدانند در مدرسه حق دارند و حق دیگران را هم باید رعایت کنند، ولی(اولیا) باید بداند حقی دارد و حقی هم که دیگران دارند را رعایت کند.
اینکه این چگونه میشود که آموزش داده شود و چطوری میشود که به آن عمل کرد به این موضوع نیاز به آموزش دارد.
- جایگاه شهدا و ایثارگران: یک معلم و یک دانشآموز نه به عنوان بحث شعاری، بلکه با تمام وجودش به یک شهید و جانباز فخر و مباهات بکند. یک جانباز که 30 سال از دوران جنگ و جبهه گذشته ممکن است چهرهی شکسته پیدا کرده باشد باید به این نوآموز و دانشآموز تمرین بدهیم و در محیطهایی ببریم که آن جانباز را ببیند که اگر فردا در جامعه با او مواجه شد ارزش و شأن این فرد را بشناسد و چه افتخاراتی را این فرد به دست آورده است.
نکته اول: تمامی این مطالب و نکات باید در قالب برنامههای عاطفی و حوزههای دوستانه پیگیری شود اینها ابلاغیه و تحکمی نیست و در این مدل اثرگذار است.
نکته دوم: تدوین ضوابط مختصر و تصویب آن در شورای مدرسه: چون تمام تصمیمگیرندهها در این شورا هستند و همه به آن واقف میشوند بهتبع آن لازمالاجرا خواهد بود. وقتی میگوییم لازمالاجرا یعنی همهی کادر و پرسنل اجرا خواهند کرد.
بهانهی تحقق این مسئله بستر آشنایی با جغرافیای محلی، جغرافیای شهری و جغرافیای ملّی است.
متن صحبت های خانم حسینی :
سال تحصیلی که ما پشت سر گذاشتیم، یک سال تحصیلی پر دغدغه، سخت و درعینحال متفاوت بود و همهی شما میدانید کاملاً مجازی بود و تمام دانشآموزان و معلمین خیلی ناخواسته وارد فضای مجازی شدند و تدریس در این فضا را تحمل کردند و پذیرفتند و این پذیرش بهتنهایی دال بر عملکرد خوب و مؤثر نیست و هدف اصلی که ما در بحث آموزش و تحصیل داریم و پیگیری میکنیم ارتقاء سطح علمی دانشآموزان است و میخواهیم ببینیم در این فضای مجازی آیا تغییری در سطح علمی دانشآموزان همانطور که در زمان حضور ایجاد شده است یا نه؟ فقط بستر متفاوت شده و ما همان عملکرد را داشتیم و نوع جدیدی از آموزش را تجربه کردیم، بنابراین ما باید به دنبال راههای بهتر شدن آموزش غیرحضوری باشیم؛ یعنی راههایی که بتواند این فضا، هم فضای مؤثری باشد و صد در صد تأثیر علمی خوبی برای دانشآموزان در پی داشته باشند و دانشآموزان هم برای یادگیری نیازمند به یک محیط فعال و پویا هستند اینجا هست که معلم با بکارگیری خلاقیت در تدریس خود در فضای مجازی شرایط را برای یادگیری بهتر دانشآموزان فراهم میکند. در این خصوص به نظرم آمد که چند راهکار ارائه بدهم، راهکارهایی که من ارائه میدهم مطالبی هست که به نظر خود من رسیده است که عبارتند از:
- تسلط کامل معلم در بهرهمندی و بکارگیری ابزارهای فناوری
- تولید محتوای الکترونیکی خوب برای استفاده دانشآموزان
- استفاده از نرمافزارهای متنوع
- تسلط کامل معلم در ایجاد تعامل با دانشآموزان
- تسلط بر روشهای تدریس مشارکتی و کار تیمی و مهندسی معکوس
- تسلط در برگزاری آزمونهای آنلاین
برگزاری دورهمیها و گروههای کوچکی که برای گفتوگو تشکیل میشود که میتواند نحوه و کارکرد ابزارآلات را برای دانشآموزان جذابتر بکند