در این جلسه آقای حجازی به ایراد سخنرانی پرداخت :
همه ما یک خانواده و یک مجموعه هستیم و امشب فرصتی بود، قطعاً هر یک از این مجموعه ها در حال کار و فعالیت و تلاش کوشش هستند و قدردان همه هستم؛ اگر ما در هر حوزه ای که تصمیم میگیریم مصمم باشیم و دست در دست هم بگذاریم و همه با هم برای مقصد مورد نظر تلاش کنیم این مسئله شدنی است. هر چند این اقدام اول نیست و مجموعه های ما در حوزههای مختلف یک چنین توانمندی را بروز داده بودند، مثلاً در دوران کرونا کاری که مدارس برای آموزش کردند کار بسیار مورد توجه بود و برخی از مدارس ما دانش آموزانی از استان های دور مراجعه میکردند و از این آموزش ها استفاده میکردند و وقتی ما با این نگاه کار کنیم آنچه که در قوه این مجموعه است به فعلیت در خواهد آمد و میتواند شأن این مجموعه را به نمایش بگذارد و من از مجموعه استدعا دارم از برادران و خواهران خودم در نشست هایی که به عنوان جلسات برنامه ریزی کنار هم مینشینید با این نگاه به فرداها جلسات را اداره کنید و نشست هایی که با عنوان تقسیم کار و کارهای روزمره که باید انجام شود سپری نکنیم، البته این کار را باید صورت بگیرد اما میزان اینگونه اتفاقات در جلسات باید متفاوت نسبت به قبل صورت بگیرد. باید وقت گذاشته شود و مطالعه صورت بگیرد و نگاه به آینده باید یک نگاه همیشه ملی باشد تراز کارما یک تراز ملی باشد؛ یعنی اگر کمتر از این باشد نفی توانمندی ها نیست، بلکه کم حوصلگی ها هست و این انتظار میرود که در تمامی حوزه ها چه در حوزه آموزشی در حوزه فرهنگی و هر چیزی که خروجی عملکرد یک مدرسه است. شما تصور بفرمایید که همین تئاتر در گوشه گوشه ی شهر به نمایش گذاشته شود، در مراکز فرهنگی و هنری به نمایش گذاشته شود، چه تحلیل و اثر گذاری خواهد داشت از صد سخنرانی که من و امثال من انجام خواهند داد. این حقی است که این مجموعه برگردن من و شما قرار داده است و باید در این تراز بدرخشیم. واقعاً مجموعه این جمع میتوانند در فرهنگ این شهر اثرگذار باشند و خداوند میداند که این حرف ها نگاه مبالغ آمیز نیست و اگر ما با همین نگاهی که در این برنامه داریم یعنی آن وجه مشترک راهی که در این برنامه ارائه شد در مسیری که شهید بزرگوار حاج قاسم سلیمانی در عبارت خود فرمودند، هیچ کس در این جمع قائل بر این نیستم که تقابل با این ایده داشته باشد اگر ما همین راه را در برنامهها قائل هستیم باید حرکتمان را هم این چنین شکل دهیم و بروز بدهیم که از برخی نگاه هایی که در حوزه کاری من، جایگاه من، مسئولیت و عنوان من، در این جمع مدرسه و طبقات، من چگونه دیده میشوم و ... وجود دارد دور شد و الحمدلله در مجموعه ما این چنین نیست و باید بیشتر مراقب کرد که آن منیّت هایی که برخی اوقات ما را اذیت میکنند و نمیگذارند تواناییهای ما به حد اعلا بروز پیدا کند باید روی آنها خط بطلان بکشیم تا بتوانیم به اقتضای فرصت باقی مانده از این موقعیت کارها را به نحو احسن پیش ببریم، البته همیشه بنده به خودم متذکر هستم و الان هم به خودم متذکر میشوم که فرصت ها مثل ابر از منظر انسان دور میشود و انسان میماند که حسرت میخورد به آن موقعیت هایی که داشت و بهره لازم را از آن نبرد الحمدالله در این جمع همه موفق و موثر هستند و آثار آنها در حوزه تحت مسؤلیت خودشان به خوبی میدرخشد و استدعای من یک گام فراتر از این هست؛ یعنی نگاه ما یک نگاه منطقه ای باشد نه تنها در محله یا مدرسه هست هر چند در همان محله باید تشعشع برنامه های شما اثر روی خانوادههای آنان محله گذاشته باشد و روی منطقه قرار دهد و حتی مدارس و مساجد ای که در نزدیکی هستند این اثر را داشته باشد و حتی جوان های آن محله هم این تأثیر را احساس کنید، این فقط یک اعتقاد است و توانایی ها هست و این یک کار کاملاً تلفیقی است؛ یعنی کاری است که نمیشود بگوییم که این کار در کدام حوزه از مدرسه مدیریت شد و کدام قسمت مسئولیت اجرای آن را داشتند همه در این حوزه باید مؤثر باشند تا یک کاری در چنین سطحی مؤثر واقع شود این یکی از مطالب این بود که بیان شد مطالب بعدی را به اختصار خدمت شما عرض میکنم.
نکته بعدی که برای مخاطب هم که شما هستید قابل تأمل هست این است که بی ربط هم به موضوع نیست ما یک دعایی را فراوان در سر سفره ها تکرار میکنیم« اللّهُم ارزقنا رِزقً واسعا » و ما به این موضوع اعتقاد داریم؛ اما میخواهم به این نکته آن را ربط دهم که ما در مورد وسع مباحث مختلفی داریم که اینکه انسان رفاه داشته باشد، زندگی مناسبی داشته باشد و جمع خانوادگی او جمع خوبی باشد همه این ها رزق است و ما در خانواده ها بویژه در جمع دخترهای جوان در جلسات خود چیزی را با عنوان رزق در بین یکدیگر توزیع میکنند. این رزق ما است که ما در یک چنین جمعی به این خوبی در کنار هم واقع شده ایم دوستان خوب ما که در این جمع حضور دارند و از دوران جنگ و جبهه خاطراتی به یاد دارند دوستان و رفقایی را که در آن دوره داشتند یک رزق الهی بود و این انسان است که انسان در چه موقعیتی قرار بگیرد و در چه جمعی حضور داشته باشد. اگر رزق را بر این مسئله قائل هستیم که سفره ما حلال باشد و طیب و طاهر باشد و وسع داشته باشد شماها از بنده این را بهتر بلد هستید و از من بهتر آشنا هستید که مقدمه تحقق هر دعا اراده است و انسان باید اراده کند تا آن دعا حق شود تا قابلیت عنایت و لطف پروردگار را پیدا کند ما در کنار یک چنین سفره ای هستیم حالا در کلانش نگاه کنیم این زیره به کرمان بردن هست در کنار شما، واقع شدن در این نظامی که صاحب اصلی آن یک امام معصوم است و توفیق اینکه دوران حیات ما در مقطعی است که این نظام نیاز به نیروی انسانی پا به کار در راستای اهداف این نظام دارد و ما جز کسانی هستیم که این امکان برای ما فراهم شده است. من بر حسب نوع تحلیلی که برای خودم دارم با شما صحبت میکنم ببخشید ما اگر در زمان جنگ و دفاع مقدس آن نگاه کلان امام را میدیدیم اما در میدان یک نفر از آر. پی. جی برای دفاع در دست داشت و نفر بعدی اسلحه بر دست داشت، نفر بعدی فقط دوربین دیدبانی در دستش بود و نفر بعدی هم برای کمک به یک خمپاره انداز در کنار او قرار میگرفت و بعضی از افراد در حوزه های تبلیغات فعالیت میکرد و برخی هم بر اساس فعالیتی که در نظر گرفته بودند همکاری میکرد؛ یعنی هر کس یک کار را انجام میداد تا آن شعار امام محقق شود. اگر شما در مجموعه کار تعلیم و تربیت پشت یک سیستم نشسته و طراحی سوال را بر عهده دارید و دیگری برنامه ریزی در حوزه دیگری دارد و دیگری با آرشیو کردن مطالب و امثال آن سر و کار دارد و فرد دیگری ارتباط با خانواده ها را هماهنگ میکند و یک نفر سیستم ها و برنامه ها را مرتب میکند و هر کس بطور خلاصه گوشهای از کار را گرفته است. دقیقاً با همان مدل در ذهن خودتان تحلیل کنید؛ یعنی دو جور کار دو اتفاق متفاوت نیست، همان شکل شمایل است؛ یعنی باید با همان انگیزه در آن کار ورود داشت و این ها رزقی است که خداوند برای ما قرار داده است اینکه ما بتوانیم حوزه این خدمت را گسترش بدهیم انسان های بیشتری را در حول این کار بهرهمند بسازیم این همت شما ها را میطلبد این همت این جمع هست که اگر ما در این حوزه ها در همین حد متوقف شده ایم باز هم بر اراده ما هست هر دو تفاوتی باهم ندارند و هر دو بر عهده ما هستند چه بتوانیم توانایی داشته باشیم و الگو شویم و ده ها و صدها مجموعه شکل این مجموعه بوجود بیاید و چه در همین حد متوقف شویم یا حتی نازک تر کنیم.
امروز گزارشی را تهیه کرده بودند و برای بنده آوردند که از سال ۶۵ یا ۷۲ که شخصیت عزیز و دوست داشتنی شهید بزرگوار حاج حسین همدانی بنای هیئت رزمندگان را در همدان گذاشتند که در ابتدای آن ۲۳ - ۲۴ نفر در آن حضور داشتند که چند جلسه کنار هم برنامه داشتیم و ایشان میگفتند که در حال حاضر ۴۵ هیئت رزمنده از این هیئت رزمندگان همدان در استان شکل گرفته است و این خودش یک همت و نیّت پاکی است و البته این هیئتها هزینه هم ندارد و در این هیئت ها وظایفی که در آن زمان شهید بزرگوار پایه ریزی کردند امروزه انجام میدهد، حتماً این مجموعه توانمندی مدل و نقش فعالیت را نمایش میدهد. اینکه مجموعه ای بتواند خود را هوشمند به روز رسانی کند و راهکارهای این مرتبه از خدمت را به دست بیاورد طبیعتاً به همت شما خوبان بر میگردد و این هم یک امتحان است و در حقیقت یک انتخاب است یک تصمیم هست، که این تصمیم در جمع به وجود میآید وگرنه این یک انتخاب است و ما باید تصمیم بگیرم و ما باید این مدل کار را انتخاب کنیم و ما باید مصمم آن بشویم مادر این ایم فاطمیه هستیم و انتخاب های حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها)را در ذهنتان مرور کنید اراده و تصمیم هایی که ایشان گرفتند اگر ما در مسیر ایشان به عنوان یک الگوی تام نگاه کنیم میتوانیم ببینیم که تراز تصمیمات ما چگونه هستند؟ تصمیماتی که ایشان گرفتند در هر حوزه ای. به یاد داشته باشید زمانی که بنده سر مقاله سخن شهروند را مینوشتم که تصور نکنید که این شخصیت ها، شخصیت های آنچنان آسمانی هستند که فقط ما میتوانیم به عنوان یک نگاه اسطوره ای به آنها توجه کنیم که آنها خیلی آن چنانی هستند و ما قرار نیست که مثل آنها باشیم این بدترین تعریف از بزرگان و اولیای الهی است که بخواهیم بگوییم آنها انسان های متفاوتی بودند که به این درجه رسیدند نه آنها رفتاری را انتخاب میکردند که الگوی ما باشد خودشان اراده میکردند و آن را در جامعه اجرا میکردند؛ یعنی اگر حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها)تصمیم گرفتند که سه روز غذا و افطار و بین یتیم ها، درمانده و اسیران تقسیم کند این تصمیم خود ایشان بود و این را میبینید که فرزندان خود و هم گرسنه هستند و یک فضای معنوی وجود نداشت که آنها را تأمین از نیازها بکند و این انتخاب را به هم بکند و هیچ اثری هم روی خانواده نداشته باشد، قطعاً اثر داشته و اعضای خانواده اذیت میشدند، اگر آن نقل درست باشد عبارت میفرماید: که در روز سوم که امام حسن(علیه السلام)و امام حسین(علیه السلام)زمانی که نزد پیامبر رفتند بدنشان از از شدت ضعف میلرزید و از ضعف جسمانی لرز بر اندام آنها افتاده بود این مادر این قضیه را میدید و این پدر این قضیه را میدید اما اراده کرده بودند که این کار به انجام برسد. یا زمانی که چادر بر سر میکرد و یکی یکی درب خانه ها را میزد که خانم خانواده به جلو در بیاید تا به او یادآوری کنه که به همسرت بگو که واقعه غدیر را فراموش نکند و فراموش نکند که با پیامبر اتمام حجت کرده است و تمامی کارها را خود حضرت زهرا(سلام الله علیها) انجام میدادند و ایشان میدانست در این وضع جامعه که همه چیز بر علیه او است این کار بسیار خطرناکی است؛ اما امروزه که ما میخواهیم یک تذکری در یک فضای کاملاً امنی بیان کنیم احتیاط و ملاحظه میکنیم و این ها تصمیم و اراده میخواهد. برای انجام این چنین کارهایی تصمیم و اراده لازم است.
شما خودتان عالم به این مسئله هستید و میتوانید این موضوع را دقیق تر به جزئیات انتخاب های ایشان تأمل کنید واقعاً انسان وقتی تأمل میکند که مثلاً چطور میشود زمانی که یک خانواده، بر حسب انتخاب میخواهم این نکته را بگویم که برخی مواقع بعضی به ما القا میکنند لباس آفیت بپوشید از هر گونه سختی و مرارت به دور بمانید نتیجهای هم که حاصل میشود به همان مقدار خواهد بود. اگر ما در دل سختی ها و مشکلات قرار گرفتیم و فشارها و بدنامی و مسائل دیگر را تحمل کردیم نتیجه متفاوتی خواهیم گرفت حتی در مسائل شخصی هم اینگونه است در مسائل فردی و دنیوی هم اینگونه است آدمی که همت، تلاش و فعالیت دارد به یک مدل نتیجه میگیرد و آدمی هم که حداقل تلاش خود را میکند به مدل دیگری نتیجه میگیرد و فرقی ندارد؛ اما بدانید که الگو های ما چه کسانی هستند و میتوانید با توسل به آنها و تمسک به آنها مسیر کار خودمان را قوت متفاوتی ببخشیم.
اگر به زندگی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) نگاه کنید، میبینید که ایشان برای تثبیت امر ولایت چه اتفاق بزرگی را در تاریخ رقم زدند. یک بانوی ۱۷ الی ۱۸ ساله با آن وضعیت فردی درب منزل ایشان را به خاطر ایستادگی به آتش بکشند و ایشان در پشت در میایستند و تشخیص ایشان این است که او باید بیاید و پشت در به ایستد مدتی نمیگذرد این مادر روی زمین افتاده است آن پدر به دو دستش ریسمان بسته شده و این چند فرزند خردسال هم به پدر مادر خود نگاه میکنند که چه اتفاقی در خانه میافتد این خانه همان خانه ای است که هر روز، روزی پیامبر سه مرتبه در مقابل آن ایستاد و به اعضای خانواده سلام میداد این درب همان حرمت را در میان مسلمین دارد و همان جایگاه را باید داشته باشد؛ اما آنها دست به ریسمان پدر بستند بر روی زمین انداختند فرزندان پیرامون خود را نگاه میکند و آنچنان این اتفاق اثر میگذارد که وقتی ناقلان تاریخ کسانی که در جبهه مخالف هستند به حقانیت واقعه اعتراف میکنند و شیرینتر این است که آنها با توجه به این موضوع هم از موضع خود هم عقب نشینی نمیکند؛ یعنی از این موضوع که عبور میکنند میبینید که حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) محکم روی اعتقاد خود هستند تا پیام ولایت بر او آورده شود، تا تابع امر ولی باشد و به آنچه که انتظار داشته عقب نشینی نمیکند. ایشان امر ولایت را اینگونه میدیدند و ما شیعیان اهل بیت و حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)هستیم و ما قائل به این هستیم که اگر همت به کار بگیریم وصول به شفاعت آنها امکان پذیر خواهد بود؛
موسسه فرهنگی آموزشی شهید محراب آیت اللّه مدنی همدان با استعانت از خدای متعال در بخش های مختلف فرهنگی، آموزشی، خیریه ای فعالیت های گسترده ای را در شهر همدان و همچنین در سطح ملی انجام میدهد
خیابان میرزاده عشقی کوچه قاضیان پلاک 17 کد پستی 6516663644
تلفن های تماس:081-38255589 -38260251-38280624- 38280623-38280622