یکی از اتفاق¬های مهمی که باید در نظام آموزش و پرورش رخ دهد کم شدن حجم کتاب¬های درسی است

حجت الاسلام پناهیان در هشتمین همایش خانواده و مدرسه عنوان کرد : مدرسه جایی است که در دو موضوع فعالیت می­کند و شخصیت نونهالان ما را تربیت می­کند، جهت و رشد می‎دهد؛ البته کلمه رشد واژه­ی مناسبی برای انسان نیست و همچنین کلمه تربیت و پرورش هم مناسب و بجا نیستند و تعبیر دقیق­تری باید استفاده شود که در آیات و روایات و ادبیات دینی ما از کلمه­ی هدایت استفاده می­شود و هدایت به معنی هُل دادن نیست و حتی هدایت را هم خود خداوند انجام می­دهد(یهدی من­یشاء) و خداوند برای حریم انسان حرمت قائل است و پدر و مادر و اولیای مدرسه هم باید از آن خبر داشته باشند و ما باید برای استقلال و کرامت فرزندان تلاش کنیم. ما می­توانیم از واژه تعلیم هم استفاده کنیم؛ امّا برخی فکر کردند که تعلیم فقط مرتبط با ذهن است و بعد تربیت روحی باقی می­ماند و به همین دلیل از کلمه تربیت استفاده کردند برای ابعاد شخصیتی. در قرآن از کلماتی مانند تزّکیه استفاده می­شود(تزّکیه: مثال پس از رشد گیاه خار و خاشاک اضافی را زدن مانند هرس کردن درخت و گرنه رشد از درون انسان شکل می­گیرد و خودشکوفایی یک تعبیر انسانی و اسلامی است که باید برای فرزندانمان به کار ببریم.)، کلمه­ی کمال هم کلمه­ی مناسبی نیست و خود قرآن هم از این کلمه زیاد استفاده نکرده است و اینکه بگوییم ما به کمال برسیم درست نیست مگر ما ناقص هستیم که به کمال برسیم و خداوند فرمودند: ما انسان را در بهترین حالت آفریدیم و ما وقتی به فرزندمان می­گوییم به کمال برسی یعنی یک چیزی در وجود تو ناقص است، قرآن به جای کمال می‎فرماید: تو فقط خودت را حفظ کن اینقدر گوهرهای تابناک و زیبا و ارزشمند در تو قرار دادم که تو فقط باید خودت را حفظ کنی و به تعبیر امام علی ^{(علیه­السلام)}فرمودند: پیامبران ما آمده­اند تا دفینه­های عقلشان را آشکار بکنند و ای پیامبران شما فقط تذّکر دهنده­ هستید و کاری کنید که این­ها یادشان بیاید و معلم خوب معلمی است که به یاد دانش­آموزان بیاورد که همه­ی این­ها را بلد بوده است.

تفاوت معلم و رسانه­ی خبری در چیست؟ خبرگزاری از بیرون خبر می­دهد و اخبار از بیرون است و معلم اطلاعات را از دورن دانش­آموز بیرون می­کشد و به او اطلاع می­دهد که تو این را می­فهمی که در یاددهی هم معلم کاری می­کند که خود دانش­آموز به پاسخ برسد و معلم خوب کسی است که مدام در حال مکاشفه است و کسی بخواهد در حال مکاشفه باشد روش برخورد او فرق می­کند با کسی که در حال تحقیر و فروریختن آگاهی‎ها بر سر دانش­آموز است. یکی از اتفاق­های مهمی که باید در نظام آموزش و پرورش رخ دهد کم شدن حجم کتاب­های درسی است و برخی مواقع معلم هم از این میزان حجم مطالب گلایه دارند و این هم صحیح نیست که این همه مطالب را به دانش­آموز یاد بدهید، پس کی می­توانید دانش­آموز را شکوفا کنید و این مطالب را استخراج کنید و قرار هم نیست شما چیزی اضافه کنید، نه جغرافیا، نه تاریخ و ...، حتی زمانی که تاریخ تدریس می­کنید باید به گونه­ای تعریف کنید که بچه­ها بتوانند پیش­بینی کنند و معلم باید همیشه طرح مسئله کند و دانش­آموز را در مقام حل مسئله قرار دهد و این روش را باید در تمامی دورس در نظر بگیرد و همه­ی دانش آموزان را در حل مسائل مشارکت بدهید و پیامبر در حال مشارکت دادن در حل مسائل یاران خود را آموزش داد و پدر و مادرها هم در جریان مشارکت دادن بچه­ها آن­ها را رشد بدهند و خداوند در قرآن می‎فرماید: اگر شکر کنید شما را زیاد می­کنم و فرمودند: خود شما را زیاد می­کنم نه نعمت شما را، مثل درختی که از درون شکوفه می­زند. ما باید سعی کنیم به فرزندانمان چیزی تحمیل نکنیم و فرزندانمان را به چیز هایی وادار نکنیم که حواسشان نیست و توجه ندارند و سعی کنید از دل بچه­ها بیرون بکشیم مثل سرود سلام فرمانده که بچه­ها ارتباط برقرار کردند و به این دلیل است که بچه­ها از سن 7 سالگی به بعد به دنبال یک دستور دهنده(فرمانده) هستند که هم تکیه کنند و هم تبعیت کنند و به همین دلیل پیامبر اکرم^{(صلوات­الله علیه)} فرمودند: بچه­ها را از 7سالگی با مسائل دینی آشنا کنید و یاد بگیرد قدرت منشا کجا و چه کسی است و براساس نظریه پیاژه(رشد شناختی) در این سن بچه به دنبال قدرت مطلق است و حدود 7 سالگی بچه متوجه می­شود که پدر و مادر هم قدرت مطلق نیست و برای اینکه بچه ترسو و ضعیف نشود او را به قدرت مطلق خداوند آشنا کنید و اگر او با یک قدرت مطلق مهربان آشنا شد شکوفا می­شود و به تعبیر پیامبر اکرم^{(صلوات­الله علیه)} اگر ما شکوفا شویم روی آب راه می­رویم. قدرت انسان بسیار بالا است و اگر می­خواهید فرزندان قوی داشته باشید؟ بچه وقتی فهمید پدر و مادر قدرت مطلقه نیستند او را به یک قدرت مطلقه وصل کنید و این بچه­ها در سرود سلام فرمانده به دنبال فرمانده­ای هستند که دستور بگیرند و با آن ارتباط برقرار کرده­اند و دلیل من برای اثبات حرف پیاژه همین انیمیشن­ها و کارتن­هایی هستند که برای بچه­ها درست می­شود و بچه­ها محو افرادی قوی و افسانه­ای هستند و بچه علاقه هم دارد دستور گوش کند و حتی در دبستان، به دنبال یک قدرت مطلق می­گردد و بچه در مدرسه بیشتر از محبّت به دنبال قدرت می­گردد تا به آن اتکا کند، مثل تشویق به خواندن نماز در این سن و نیاز به خدا.

بزرگترین شرط پذیرش دانش­آموز در مدارس این است که پدر و مادر بچه را در 7 سال اول زندگی نا امن بزرگ نکرده باشند و امنیت خاطر و عاطفی به بچه داده باشند و بچه­ها را نترسانده باشد و در این صورت بچه امنیت خاطر دارد برای پذیرش ایمان به خدا(ایمان: امنیت یافتن به قدرت مطلقه خدا). داشتن ایمان نیاز روانی فرزندان ما هست و این ارتباطی به مذهب ندارد. اینجا این سؤال پیش می­آید که دانشمندان غرب که پیشرفت کردند همه ایمان داشتند؟ در جواب این سؤال باید گفت که این افراد هنوز مفهوم پیشرفت را نمی­دانند. امام امنیت بخش است، هیچ کس از ترس فقر و ترس از بیکاری درس نخواند برای شکوفایی استعداد و خلاقیت درس بخوانید و امام هم در زمان ظهور ما شاهد شکوفایی استعداد خواهیم بود و این علوم ما در یک چیز حداقلی است و در روایت هست علم و تکنولوژی بعد از ظهور 25 واحد خواهد شد که ما فقط 2واحد را خواهیم داشت. چون امام نقش امنیت­بخشی دارد و اگر والدین و معلم ایجاد امنیت کنند برای فرزندان این فرزندان امام­شناس خواهند شد و به دنبال امام می‎گردند و ولایت­مدار خواهند شد.

اگر در خانه مادر قدرت و جایگاه سرپرستی پدر را تقویت کرد و بچه نقطه اتکایی به نام پدر داشته باشد بچه در اوج امنیت روانی و شکوفایی قرار خواهد گرفت و به سهولت خداپرست خواهد شد و پدر فرمانده­ی حقوقی خانه شناخته می­شود و پدر هم جایگاه عاطفی مادر را تقویت کرد و مادر فرمانروایی عاطفی خانه می­شود و پدر باید اطاعت شود و مادر دوست داشته شود، در این شرایط فرزندان امنیت خواهند داشت و به همین دلیل امام رضا^{(علیه­السلام)}فرمودند: امام مانند پدر و مادر برای امت است که هر دو نقش اجتماعی را انجام می­دهد.

یک نکته را به یاد داشته باشید که بخاطر ترساندن از چیزی بچه را وادار به درس­ خواندن نکنید، درست است با ترساندن زود نتیجه می­گیرید، ولی این نتیجه پایدار نیست. بچه را باید تشویق به ورود به یک بازی کرد و به او اطمینان و امنیت بدهید تا بتواند حرکت کند و به پیش برود.

خانه و مدرسه دو وظیفه­ی مهم دارند:

1.­ آموزش دادن وآگاهی پیدا کردن همرا با خودشکوفایی 

2. تربیت شخصیت بچه(تمرکز داشتن و داشتن خودکنترلی و توانایی رعایت ادب).

انواع آگاهی 1- آگاهی در مورد طبیعت( برای بدن خودشان)                2- آگاهی در مورد بدن خودشان

3- آگاهی و مهارت شکار، شستن، دوختن                                           4- آگاهی و دانش دینی